رهپویان هدایت




رهپویان هدایت: در قرآن کریم، رواج فساد در زمین یکی از ویژگی های منافقان ذکر شده و این از خصائص اهل نفاق است که همواره رواج معاصی و پلیدی ها را خواهان هستند. اما نکته ای که قرآن کریم پیرامون این صفت منافقان عنوان می کند این است که آنان همواره با دو رویی، در صدد هستند تا اقدامات خود را موجه و اموری انسان دوستانه جلوه دهند و از این رو در به تزئین فساد و تباهی و توجیه تراشی برای آن مبادرت می کنند.

سوره بقره، آیه 11 پیرامون این رویه می فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (چون به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید مى‏ گویند ما خود اصلاحگریم)

اما یک ویژگی دیگری که برای منافقان به عنوان مروجان فساد فی الارض ذکر شده، ترویج و تحریکی کفار برای دشمنی با مسلمانان است. در حقیقت، منافقان که به ظاهر با مسلمانان زندگی می کردند و به دروغ ادعای دوستی با آنان را داشتند، وقتی به کفار می رسیدند در صدد بر می آمدند تا با جوسازی، کفار را وادار به جنگ یا تحریم مسلمانان نمایند.

از آنجا که قرآن کریم، کلام الله است که برای هدایت و روشنگری نازل شده، رجوع به آن در هر زمان و مکان موجب تمایز حق از باطل خواهد شد. با این مبنا، مکر و نیرنگی که کفار در هر زمانی به کار می برند تا مسلمانان را از هدایت بازدارند در قرآن کریم تبیین و تشریح شده و با رجوع به آن می توان مفسدان فی الارض زمان خویش را به درستی شناخت.

امروزه مهره های فرقه ضاله بهائیت تمام اوصافی که در سطور فوق برای منافقان و مفسدان فی الارض بر شمردیم، دارا می باشند. در واقع، بهائیان در داخل کشور در صدد تزئین امور مبتذل، بی حجابی و رواج فحشا می باشند و مهره های رسانه ای خارج نشین آنان نیز در بیرون از کشور به سیاه نمایی علیه ملت ایران می پردازند و می کوشند تا با شانتاژ خبری دشمنان و صهیونیست ها بر مسلمانان جسور نمایند.

مهره های بهائی با آغاز اغتشاشات اخیر، گویی که بهانه ای برای عقده گشایی یافته باشند، با آب و تاب به دامن زدن به شایعات می پرداختند و سعی می کردند تا مسیر بلواها را به سوی تعارض با اسلام و مقدسات سوق دهند.

 مهره های خارج نشین آنان نیز با حضور مستمر در شبکه های ماهواره ای برانداز و همچنین نهادهای صهیونیستی به ظاهر حقوق بشری کوشیدند تا جامعه جهانی را بر ضد مسلمانان هم صدا کند و تیشه به ریشه باورهای الهی بزند.

با این وصف، امروزه تمام مهره های فرقه ضاله بهائیت شامل طیف مفسدین فی الارض می شوند و باید با آنان با شدت برخورد شود.


رهپویان هدایت: پیدایش فرقه‌های صوفیه حاصل دست رنج افراد معلوم‌الحالی است که منابع معتبر تاریخی به انحرافات و جعلیاتشان گواهی می‌دهد. فردی همچون سفیان ثوری با مخالفت علنی و مقابله عامدانه با امام صادق (ع) توانست مسلک‌های صوفیه را در تاریخ اسلام رواج دهد و مسیر گمراهی دراویش را تا ابد میسر کند. در این مجال قصد داریم ابعاد انحرافی شخصیت سفیان ثوری را به‌اختصار بیان کنیم.

سفیان ثوری یکی از مشهورترین شخصیت‌های فرق تصوف است که به نقل از عطار نیشابوری ، وی در دامن سه استاد یهودی، نصرانی و مجوسی تربیت‌شده و تحت تأثیرات آموزه‌های غیر اسلامی قرارگرفته است.

شیوه زندگی سفیان ثوری به گواه منابع تاریخی به‌گونه‌ای بوده است که جز مخالفت علنی با ساحت امام صادق علیه‌السلام ، هیچ اقدام و رفتار مناسبی دیده نمی‌شود.  به‌عنوان نمونه ، در کتاب ارزشمند تحف العقول آمده است ، سفیان ثوری بر امام صادق (علیه‌السلام) وارد شد، امام را دید که جامه‌ای سپید و لطیف بر تن کرده است، به‌عنوان اعتراض گفت: این جامه سزاوار تو نیست، تو نمی‌بایست خود را به زیورهای دنیا آلوده سازی. امام به او فرمود: خوب گوش کن که برای دنیا و آخرت تو مفید است، اگر راستی اشتباه کرده‌ای و حقیقت نظرِ دین اسلام را درباره‌ی این موضوع نمی‌دانی، سخن من برای تو بسیار سودمند خواهد بود و اما اگر منظورت این است که در اسلام بدعتی ایجاد کنی، حقایق را منحرف و وارونه‌سازی، مطلب دیگری است و این سخنان به تو سودی نخواهد داشت. بعد از اعتراضی که سفیان درباره‌ی پوشش امام وارد می‌کند، حضرت جواب این شخص را به‌گونه‌ای بیان می‌فرمایند که سفیان نتوانست در برابر آن، پاسخی منطقی بدهد، لذا محضر امام را ترک کرد و به یاران و هم‌مسلکان خود پیوست و ماجرا را به آن‌ها گفت، آن‌ها تصمیم گرفتند که دسته‌جمعی با امام مباحثه کنند.

در ادامه حدیث ، امام صادق علیه‌السلام خطاب به آنان فرمود: از این راه ناصواب دست‌بردارید و خود را به آداب واقعی اسلام تربیت کنید ازآنچه خدا امرونهی کرده نکنید و از پیش خود دستور نتراشید و در مسائلی که نمی‌دانید مداخله نکنید، علم آن مسائل را از اهلش بخواهید، درصدد باشید که ناسخ را از منسوخ و محکم را از متشابه و حلال را از حرام بازشناسید، این برای شما بهتر و‌ آسان‌تر و از نادانی دورتر است، جهالت را رها کنید که طرفدار جهالت زیاد است، برخلاف دانش که طرفدار کمی دارد، خداوند فرمود بالاتر از هر صاحب دانشی دانشمندی است .

همچنین در روایتی دیگر آمده که سفیان ثوری به امام صادق (علیه‌السلام) جسارت و اعتراض کرده که چرا با انجام دادن کارهایی، با پیامبر خدا مخالفت کرده‌ است؟ در این روایت آمده: سفیان ثوری بر امام صادق (علیه‌السلام) وارد شد و گفت: خدا تو را اصلاح گرداند! به من خبر رسیده کارهایی انجام داده‌ای که با پیامبر خدا مخالفت نموده‌ای! حضرت فرمود چه‌کارهایی؟ گفت: شنیده‌ام از جحفه مُحرم شده‌ای درحالی‌که رسول خدا از شجره مُحرم می‌شد. همچنین شنیده‌ام در طواف واجب، حجرالأسود را لمس نکرده‌ای درحالی‌که رسول خدا این‌چنین می‌کرد و نیز شنیده‌ام شتر را در قربانگاه نحر نکرده‌ای و در خانه‌ات نحر کرده‌ای. حضرت فرمود بله من این‌ها را انجام داده‌ام. سفیان گفت: چه چیزی موجب این کارهای تو شده؟ حضرت فرمود: رسول خدا جُحفه را برای مریض و ضعیف، میقات قرارداد و من چون مریض بودم دوست داشتم از رخصت الهی استفاده کنم. اما این‌که رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) حجرالأسود را استلام می‌نمود چون مردم راه را برایش باز می‌کردند ولی برای من چنین نمی‌کنند و اما در مورد محل نحر شتر، پیامبر فرمود: تمام مکه، قربانگاه است و هر جا در مکه قربانی کنی کافی است.

در کتاب شریف کافی از ثقه‌الاسلام کلینی آمده است: سدیر صیرفی از صحابه امام محمدباقر (ع) می‌گوید: حضرت (امام باقر علیه‌السلام) با اشاره به مردمی که طواف می‌کردند به من فرمود: ای سدیر این مردم تنها به این امر شدند تا دور این سنگ‌ها طواف کنند و آنگاه نزد ما بیایند و ولایتشان را نسبت به ما اعلام دارند که خداوند می‌فرماید: وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى[طه/82] و من بسیار آمرزنده‌ام برای کسی که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح به‌جا‌ی آورد و سپس هدایت شود.» منظور از هدایت شود ولایت ما اهل‌بیت است. ای سدیر اکنون بازدارندگان از دین خدا را به تو نشان می‌دهم آنگاه حضرت به ابوحنیفه و سفیان ثوری که در مسجد با اصحابشان حلقه‌زده بودند نگاه کرده فرمود: هَؤُلَاءِ الصَّادُّونَ عَنْ دِینِ اللَّهِ. اینان بازدارندگان راه دین خدا هستند بدون اینکه هدایتی از جانب خدا و کتاب روشنی به‌همراه داشته باشند، اگر این خبیث‌ها در خانه‌هایشان می‌نشستند مردم متحیر می‌گشتند و وقتی کسی را نمی‌یافتند تا از خدا و رسول او به ایشان خبر دهد، نزد ما می‌آمدند تا آن‌ها را خبر دهیم.

 

  التماس تأمل



آخرین جستجو ها